سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیازماى تا دشمن آن گردى ، [ و بعضى این جمله را از رسول خدا ( ص ) روایت کرده‏اند : و آنچه تأیید مى‏کند از سخنان امیر مؤمنان ( ع ) است روایت ثعلب از ابن اعرابى است که مأمون گفت : اگر على ( ع ) نگفته بود « اخبر تقله » مى‏گفتم « أقله تخبر » . ] [نهج البلاغه]

بی وتن

Powerd by: Parsiblog ® team.
برای یک ..(جمعه 87 مهر 19 ساعت 7:17 عصر )

پیمان بسته بودیم که رفیق نیمه راه نباشیم ، پیمان بسته بودیم که زمین و هوای هم را داشته باشیم ، پیمان بسته بودیم که ...
نمی دانم چه اتفاقی افتاد ؟! هنوز اول راهیم حتی به نیمه ی آن هم نرسیده ایم ! چه شد ؟! پیمانت را شکستی با مرام ؟! مگر نه اینکه و اوفو بالعهد و ان العهد کان مسئولا ؟! ببینم اصلا انگار عهدت را فراموش کرده ای ؟! تا مثلا رساله ات را بلد باشی و نمازت را سر وقت بخوانی و زندگی را به بازی نگیری و دروغ و تهمت و نگاه بد و هزاران گناه دیگر را نکنی ؟! آری درست است فراموش کرده ای که برای شکستن پیمان هم در آن دنیا مسئولی ...
عیبی ندارد رفیق ! زمانه است و این شکستن دلها ، زمانه است و این گریه ها ، زمانه است و این جفا ها ، زمانه است و این بدی ها ، زمانه است و آن خوبی ها ...
هر شب دو رکعت نماز عشق می خوانم ، بخاطر عشق به خدا ، به خاطر وجود تمام کسانی که دوستشان دارم و تمام کسانی که دوستم دارند و به ازای هر قطره ی اشک آرزو میکنم که تک تک گناهانشان و گناهانم بخشیده شوند ولیکن ذره ای از عشق من و عشق ایشان کم نگردد.
هر وقت دلم میگیرد ، هر وقت فکرم به چیزی مشغول می شود دیوان حافظ را باز می کنم و نیک می دانم که غزلی برای یک عشق... هم در آن پیدا میشود :

آنکه پا مال جفا کرد چو خاک راهم خاک می بوسم و عذر قدمش می خواهم
من نه آنم که زجور تو بنالـم حاشا بنــــــده ی معــتقد و چـاکـــر دولتـــخـواهــم
بسته ام در خم گیسوی تو امید دراز آن مبــــادا که کند دست طلب کـــوتاهـــــم
ذره ی خاکم ودرکوی توام جای خوشست ترسم ای دوست که بادی ببرد ناگاهم
پیر میخانه سحر جام جهان بینم داد واندر آن آینه از حسن تو کرد آگاهم
با من راه نشین خیز و سوی میکده آی تا در آن حلقه ببینی که چه صاحب جاهم
مست بگذشتی و از حافظت اندیشه نبود آه اگر دامن حسن تو بگیرد آهم
دیدار شد میسر و بوس وکنار هم از بخت شکر دارم و از روزگار هم
زاهد برو که طالع اگر طالع منست جامم به دست باشد و زلف نگار هم
ما عیب کس به مستی و رندی نمی کنیم لعل بتان خوش است و می خوشگوار هم
ای دل بشارتی و همت محتسب نماند وز می جهان پرست و بت میگسار هم
حافظ اسیر زلف تو شد از خدا بترس وز انتصاف آصف جم اقتدار هم
بر یاد رای انور او آسمان به صبح جان میکند فدا و کواکب نثار هم
تا از نتیجه ی فلک و طور دور اوست تبدیل ماه و سال و خزان و بهار هم

والسلام


» ارمیا
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
غر
آه
تقدیم به تو
دروغ
آذر
رفتی
دویدن
دلم...
ارحم
بی وتن تمام شد
شوکه شدم
از چه بگویم؟؟؟
جریان پیدا کرد
مرگ دل
جدایی
[همه عناوین(52)]

بازدیدهای امروز: 0 بازدید
بازدیدهای دیروز: 10 بازدید
مجموع بازدیدها: 48366 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» یاران دیرین «
» لوگوی دوستان من «
» اشتراک در خبرنامه «