) دریاهای بسیاری به سمت ِ تو میریختند نام تو را تمام رودخانههای جهان بُرده بودند و نامههای مردان جزیره دیگر عجیب نبود ... آبها میدانستند عاشقات شدهایم
?) بهشوق تو حبس میکشیدیم در جزیره زنجیری ِ تو بودیم / سرانجام بطریها به ما خیانت کردند و یکروز عصر تیرباران شدیم